سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ریسمان

حضرت آقا

    نظر
                           بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
شب برای چند لحظه به هوش آمدند، کاغذ خواستند تا چیزی بنویسند. کاغذ که دادیم با دست چپ و خیلی آرام و با دقت چند کلمه را به زحمت کنار هم چیدند: - همراهان من چطورند؟ چند روز بعد که دیگر مطمئن شده بودیم، دست راست کاملا از کار افتاده است، از تلویزیون آمدند تا گزارش تهیه کنند، یک ساعتی معطل شدند تا آقا به هوش بیایند، وقتی پرسیدند که حالتان چطور است؟ این پاسخ را گرفتند:
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خُمِّ می سلامت، شکند اگر سبویی